لغتنامه

معنی کلمه منتظر و هم معنی آن

معنی کلمه منتظر

کلمه «منتظر» یکی از واژگان پرکاربرد در زبان فارسی است که در زندگی روزمره، ادبیات و متون دینی بسیار دیده می‌شود. دانستن معنی، مترادف‌ها، متضادها و کاربردهای آن در جمله، باعث غنی‌تر شدن زبان و نوشتار ما می‌شود.

معنی کلمه «منتظر» در لغتنامه دهخدا

دهخدا «منتظر» را به این صورت تعریف کرده است:

– کسی که در انتظار چیزی است.

– صبر کننده و امیدوار به رسیدن مطلوب.

معنی کلمه «منتظر» در فرهنگ فارسی

در فرهنگ فارسی معاصر، «منتظر» به معنای کسی است که منتظر رسیدن یا وقوع امری است و معمولاً با حس صبر و انتظار همراه است.

هم‌معنی (مترادف) منتظر

  • چشم‌به‌راه
  • صبر‌کننده
  • امیدوار
  • در انتظار

مخالف (متضاد) منتظر

  • بی‌تفاوت
  • عجول
  • بی‌صبری

جمله‌سازی با کلمه «منتظر»

۱. من همه روز را منتظر آمدن خبر خوب بودم.

۲. او با صبر و حوصله منتظر نتیجه امتحان شد.

۳. مردم در صف ایستاده و منتظر دریافت کمک‌های غذایی بودند.

معادل انگلیسی کلمه «منتظر»

– Waiting

– Awaiting

– Expectant

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *