معنی فرجام چیست ؟

فرجام در لغت به معنای سرانجام و پایان است.

مترادف فرجام : نهایت، اختتام، عاقبت کار، انتها، پسین، غایت، آخر، خاتمه

مخالف فرجام : شروع، بدایت، ابتدا، آغاز، اول

فرجام خواهی : اعتراض به رأی دادگاه بدوی و یا دادگاه تجدید نظر را گویند.

مترادف فرجام /Farjam/ در زبان انگلیسی

end • پایان، ختم، خاتمه، آخر، فرجام، انتها
conclusion • نتیجه، پایان، خاتمه، فرجام
ending • پایان، خاتمه، فرجام
finish • پایان، خاتمه، پرداخت، ختم، فرجام

فرجام در شعر فارسی

فردوسی

ببالید کوه آب‌ها بر دمید
سر رستنی سوی بالا کشید

زمین را بلندی نبد جایگاه
یکی مرکزی تیره بود و سیاه

ستاره بر او بر شگفتی نمود
به خاک اندرون روشنایی فزود

همی بر شد آتش فرود آمد آب
همی گشت گرد زمین آفتاب

گیا رست با چند گونه درخت
به زیر اندر آمد سرانشان ز بخت

ببالد ندارد جز این نیرویی
نپوید چو پیوندگان هر سویی

و زان پس چو جنبنده آمد پدید
همه رستنی زیر خویش آورید

خور و خواب و آرام جوید همی
و زان زندگی کام جوید همی

نه گویا زبان و نه جویا خرد
ز خاک و ز خاشاک تن پرورد

نداند بد و نیک فرجام کار
نخواهد از او بندگی کردگار

چو دانا توانا بد و دادگر
از ایرا نکرد ایچ پنهان هنر

چنین است فرجام کار جهان
نداند کسی آشکار و نهان

نوشته معنی فرجام و مفهوم آن اولین بار در تور دانش. پدیدار شد.