برای اطلاع از معنی کلمه ارتحال با این پست از لغتنامه تور دانش همراه باشید.
معنی ارتحال در لغتنامه دهخدا
از مکانی به مکان دیگر شدن، کوچ کردن، مردن، موت، فوت، درگذشتن
معنی ارتحال در فرهنگ فارسی
ارتحال به معنای “تغییر حالت از حیات به ممات” است. به عبارت دیگر، ارتحال به معنای “مرگ” است.
ارتحال در زبان فارسی از واژه عربی “رحلت” گرفته شده است. رحلت نیز به معنای “مرگ” است.
در زبان فارسی، از کلمه ارتحال معمولاً برای بیان مرگ افراد بزرگ و سرشناس استفاده می شود. به عنوان مثال، در خبرهای مربوط به مرگ شخصیتهای سیاسی، فرهنگی، یا علمی، معمولاً از عبارت “ارتحال” استفاده میشود.
معنی رحلت
کوچ کردن، در گذشت، وفات
تفاوت رحلت و وفات
رحلت و وفات هر دو به معنای درگذشت و مرگ هستند، اما در ظرافتهای معنایی و کاربردی خود تفاوتهایی دارند:
رحلت:
- بیشتر بار معناییِ سفر ارادیِ شخص را دارد. یعنی کسی که از این دنیا به دنیای دیگر رحلت میکند، گویی سفری آگاهانه و مومنانه را طی میکند.
- معمولاً برای درگذشت افراد عارف و بزرگوار یا کسانی که زندگی پرباری داشتهاند به کار میرود.
- حس آرامش و پذیرش را نیز القا میکند.
وفات:
- معنای خنثیتری دارد و صرفاً به مرگ و درگذشت شخص اشاره میکند.
- برای درگذشت هر فردی، صرف نظر از مقام و منزلت او، قابل استفاده است.
- میتواند بیانگر اندوه و فقدان باشد.
ارتحال در شعر فارسی
ایدل ار ننگ داری از نقصان
جز سلوک ره کمال مکن
هر چه عقلت بدان دهد دستور
جز بدان کار اشتغال مکن
شرف نفس اگر همی خواهی
با فرومایه قیل و قال مکن
بامیدی که شم خیر بود
از در راحت ارتحال مکن
غم که فردا رسد مخور امروز
ترک شادی بنقد حال مکن
عرض نفس نفیس را هرگز
در پی مال پایمال مکن
منت از دوست بهر دنیائی
ور بود حاتم احتمال مکن
عجز و بیچارگی بهیچ سبیل
دشمن ار هست پور زال مکن
بشنو این پندها ز ابن یمین
ور مفید است از آن ملال مکن
ابن یمین – دیوان اشعار – قطعات
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸