خانه / لغتنامه / معنی بلاهت و تلفظ آن

معنی بلاهت و تلفظ آن

در این پست از تور دانش با معنی کلمه بلاهت و تلفظ آن آشنا می شویم.

معنی بلاهت چیست ؟

این کلمه به معنی نادانی، حماقت بو بی غقلی در امورات دنیوی است.

مترادف بلاهت

کم خرد، سبک مغز، احمق، ابله

متضاد بلاهت

خرد، دانایی

تلفظ بلاهت

بِلاهَتْ

معنی بلاهت و حماقت

این دو کلمه هر دو به معنی نادانی است.

بلاهت در شعر فارسی

ناصرخسرو: زاد المسافرین

از بهر آنکه همه موجودات عالمی اجسام است به صورت ها و رنگ های روحانی آراسته، و معنی های فاعله از خیر و شر و نفع و ضر همه اندر صورت های روحانی است که حامل آن جسم است، و متصور آن صورت ها و شناسنده آن فعل که اندر آن است مردم است، و چیزی کز خداوند خویش بدان کس رسد که خداوندش مر او را از بهر او ساخته باشد، از آن سزاوارتر مر آن چیزها را جای نباشد. و چو این معنی ها که اندر چیزهای عالمی آمده بود، به مردم رسید از راه تسلیط آفریدگار مر مردم را بر این چیزها، ظاهر شد که این معنی ها به جملگی (به) سزاوار تر جای رسید. و مر این قول را جز به جهل و بلاهت کسی منکر نشود.

معنی و مفهوم فرط

حزین لاهیجی

خشک چوبی تهی، پر از کژدم
چه کنی گر نسازیش هیزم؟

المی را که در جزا بیند
المی سخت و جانگزا بیند

عالم عقلیش اگر گفتم
حکمت مخفی، از تو ننهفتم

در تقابل به جنّت عقلی
از تشاکل به لذّت عقلی

الم و لذّت از مشاکلت است
نسبت عقل، از مقابلت است

چون الم، با عدم رجوع نمود
متصور عدم بود ز وجود

جنت و نار مکتسب باشد
صورت رحمت و غضب باشد

الم است آن ولی شعورش نه
خبری از خود و قصورش نه

این دو گر در هلاک، مشترک است
لیک آسوده، هر یکی ز یک است

آن بلاهت به از فطانت توست
وجع این به از امانت توست

وان دگر دوزخی که محسوس است
عالم حسرت است و افسوس است

در جدایی ز الفت دنیا
وز تعلّق به این فریب سرا

رنج فقدان او فروگیرد
که به هر دم، به صد الم میرد

ارتکاب قبایح اعمال
اعتیاد کواذب اقوال

ملکات ردیهٔ اخلاق
دل نهادن به خلق از خلّاق

انبعاث فساد شیطانی
احتلام نظام سلطانی

همه در نفس، مرتسخ گشته
به دو صد مار و مور آغشته

نفس چون گشته است کاسب آن
صُوَری برزند مناسب آن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *