لغتنامه

معنی و مفهوم کلمه حسرت

معنی کلمه حسرت

کلمه «حسرت» یکی از واژه‌های پرکاربرد و احساسی در زبان فارسی است. در ادامه، معانی و کاربردهای مختلف این واژه بررسی خواهند شد.

معنی کلمه «حَسرت» در لغت‌نامه دهخدا

به معنی اندوه و تأسف بر چیزی است که از دست رفته باشد یا به آن نرسیده باشند.

همچنین به معنی پشیمانی، دریغ، اندوه، افسوس و تأسف نیز آمده است.

مثال:

> «در حسرت دیدار یارم نشستم.»
> «حسرت جوانی بر دل پیران ماند.»

معنی «حسرت» در فرهنگ فارسی

۱. اندوه و افسوس از دست دادن چیزی یا موقعیتی.

۲. آرزو و میل شدید به چیزی که دست‌نیافتنی است.

۳. پشیمانی از کاری که انجام نشده است.

هم‌معنی حسرت

  • افسوس
  • دریغ
  • اندوه
  • غصه
  • تأسف
  • پشیمانی
  • آه

متضاد حسرت

  • خوشحالی
  • رضایت
  • خرسندی
  • شادی
  • کامیابی

«حسرت خوردن» یعنی چه؟

یعنی افسوس و اندوه خوردن برای چیزی که از دست رفته یا به آن نرسیده‌ایم.

مثال:

> او همیشه برای روزهای خوش گذشته حسرت می‌خورد.

به انگلیسی می‌شود:

to regret

to- feel sorry for

to long for something lost

معنی حسرت‌انگیز

یعنی چیزی که موجب حسرت و افسوس شود؛ مایه‌ی اندوه یا تأسف.

مثال:

> منظره‌ی خانه‌ی سوخته، صحنه‌ای حسرت‌انگیز بود.

به انگلیسی:

Regretful

pitiful

heartbreaking

lamentable

حسرت به دل ماندن یعنی چه؟

یعنی به آرزو یا خواسته‌ای نرسیدن و از انجام یا دیدن چیزی محروم شدن.

مثال:

> حسرت دیدار مادر بر دلش ماند.

به انگلیسی می‌شود:

to remain longing for

۲- to die without fulfilling one’s wish

۳- to never get the chance to

مثلاً:

> He died with the longing to see his homeland.

> (او با حسرت دیدن وطنش از دنیا رفت.)

معادل انگلیسی حسرت

بسته به جمله می‌تواند یکی از این‌ها باشد:

Regret (پشیمانی)

Longing (اشتیاق و دلتنگی)

Yearning (آرزوی شدید)

Remorse (پشیمانی عمیق از کار اشتباه)

Sorrow (اندوه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *