خانه / لغتنامه / معنی کلمه حضیض، مترادف و متضاد آن
معنی کلمه حضیض، مترادف و متضاد آن

معنی کلمه حضیض، مترادف و متضاد آن

در این پست از لغتنامه تور دانش با معنی کلمه حضیض و مترادف آن آشنا می‌شوید.

معنی کلمه حضیض

این کلمه به معنی پستی، نشیب و فرود است و به جای پست در زمین، پایین کوه و دامنه کوه حضیض گفته می‌شود.

مترادف حضیض

نشیب، قعر

متضاد

اوج

حضیض در شعر فارسی

هم عالم‌اند و آدم و هم دوزخ و بهشت
هم حاضرند و غایب و هم زهر و شکرند

وز نور تا به ظلمت و ز اوج تا حضیض
وز باختر به خاور وز بحر تا برند

ناصرخسرو

🌸🌸🌸🌸🌸

گر بیابند ازینکه گفتم بهر
خوش بود پادشا و خرّم شهر

ور همه طالبان کام شوند
مالک ملک ناتمام شوند

گرنه در امر عقل و دل باشند
همه هم‌ خوار و هم خجل باشند

عقل و دل را اگر مطیع شوند
در حضیض فنا رفیع شوند

سنایی

🌸🌸🌸🌸🌸

نفرستیم پیام و نگویی به حسن عهد:
«کاندر حصار بسته چو بیژن چگونه‌ای

گر در حضیض برکشدت باژگونه بخت
از اوج برفراخته گردن چگونه‌ای

مسعود سعد سلمان

🌸🌸🌸🌸🌸

زاد سروی، راد مردی بر چمن پژمرده شد
ابر طوفان بار کو تا بر چمن بگریستی

شعریان از اوج رفعت در حضیض خاک شد
چرخ بایستی که بر شام و یمن بگریستی

خاقانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *