خانه / لغتنامه / معنی کلمه شقاوت و مترادف آن
معنی کلمه شقاوت و مترادف آن

معنی کلمه شقاوت و مترادف آن

در این پست از  توردانش با معنی کلمه شقاوت و مترادف آن آشنا می‌شوید.

معنی شقاوت چیست ؟

این کلمه به معنای بدبختی، ستمگری، پریشانی، نکبت و خواری است.

مترادف شقاوت

قساوت، بیرحمی، نگون بختی، بداقبالی، شوربختی

متضاد

سعادت

تلفظ شقاوت

شَقاوَتْ

شقاوت در شعر فارسی

مولانا

تا باد سعادت ز محمد خبر افکند
زان مردی و زان حمله شقاوت سپر افکند

از حال گدا نیست عجب گر شود او پست
تیغ غم تو از سر صد شاه سر افکند

روزی پسر ادهم اندر پی آهو
مانند فلک مرکب شبدیز برافکند

دادیش یکی شربت کز لذت و بویش
مستیش به سر برشد و از اسب درافکند

گفتند همه کس به سر کوی تحیر
مسکین پسر ادهم تاج و کمر افکند

از نام تو بود آنک سلیمان به یکی مرغ
در ملکت بلقیس شکوه و ظفر افکند

از یاد تو بود آنک محمد به اشارت
غوغای دو نیمه شدن اندر قمر افکند

معنی و مفهوم فرط

عبید زاکانی

قصهٔ درد دل و غصهٔ شب‌های دراز
صورتی نیست که جایی بتوان گفتن باز

محرمی نیست که با او به کنار آرم روز
مونسی نیست که با وی به میان آرم راز

در غم و خواری از آنم که ندارم غمخوار
دم فرو بسته از آنم که ندارم دمساز

خود چه شامیست شقاوت که ندارد انجام
یا چه صبحست سعادت که ندارد آغاز

بی‌نیازی ندهد دهر خدایا تو بده
سازگاری نکند خلق خدایا تو بساز

از سر لطف دل خستهٔ بیچاره عبید
بنواز ای کرم عام تو بیچاره‌نواز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *