در این مقاله با معنی ارمغان و مترادف آن همراه توردانش باشید.
معنی ارمغان
ارمغان در لغت به معنی به دست آوردن و هدیهای است که از مسافرت برای کسی میآورند. ریشه ترکی (armagan) دارد و نام دخترانه است.
مترادف ارمغان
پیشکش، سوغات، ترفه، رهآورد، تحفه، کادو
ارمغان به انگلیسی
souvenir : سوغات، یادگار، یادبود
gift : هدیه، موهبت، کادو، بخشش
present : هدیه، تقدیم، پیشکش، تحفه
ارمغان در شعر فارسی
درس رهایی از قفس
گفت طوطی را چه خواهی ارمغان
کارمت از خطه ی هندوستان؟
معنی: به طوطی گفت از سرزمین هندوستان دوست داری چه چیزی برایت سوغات بیاورم؟
گفت آن طوطی که آن جا طوطیان
چون ببینی، کن ز حال ما بیان
معنی: طوطی گفت وقتی در آن جا طوطی های دیگری را دیدی برای آنها از حال من بگو
کان فلان طوطی که مشتاق شماست
از قضای آسمان در حبس ماست
معنی: که فلان طوطی مشتاق دیدن شماست اما از تقدیر بد در اسارت من است
این چرا کردم چرا دادم پیام
سوختم بیچاره را زین گفت خام
معنی: این کار را چرا انجام دادم و پیام را رساندم، از حرف خام و بی تجربه خود این بیچاره را ناراحت کردم.
کرد بازرگان تجارت را تمام
باز آمد سوی منزل شادکام
معنی: بازرگان کارو تجارتش تمام شد و با خوشحالی به خانه برگشت
هر غلامی را بیاورد ارمغان
هر کنیزک را ببخشید او نشان
معنی: برای هر غلام و خدمتکار مرد را سوغاتی آورد و برای هر خدمتکار زن نشان و هدیه ای داد.
گفت طوطی ارمغان بنده کو؟
آن چه گفتی و آن چه دیدی،بازگو!
معنی: طوطی گفت هدیه من کو؟ تعریف کن هرچیزی که به طوطی های دیگر گفتی و چیزهایی که شنیدی
گفت:گفتم آن شکایت های تو
با گروهی طوطیان همتای تو
معنی: گفت به دسته ای از طوطی ها که شبیه تو بودند حرف ها و شکایت هایت را گفتم.
آن یکی طوطی زدردت بوی برد
زهره اش بدرید و لرزید و بمرد
معنی: آن طوطی که مشکل و دردت را فهمید از ترس لرزید و زهره اش ترکید و مرد.
مولانا
به دربان گفتهای مگذار ما را
مرا هر دم بر دربان فرستی
منم کشتی در این بحر و نشاید
که بر من باد سرگردان فرستی
همیخواهم که کشتیبان تو باشی
اگر بر عاشقان طوفان فرستی
مرا تا کی مها چون ارمغانی
به پیش این و پیش آن فرستی
دل بریان عاشق باده خواهد
تو او را غصه و گریان فرستی
یکی رطلی گران برریز بر وی
از آن رطلی که بر مردان فرستی