خانه / لغتنامه / معنی عرفه و معادل فارسی آن
معنی کلمه عرفه

معنی عرفه و معادل فارسی آن

برای دانستن معنی کلمه عرفه با این پست از لغتنامه تور دانش همراه باشید.

معنی عرفه چیست؟

عرفه در لغت به معنی شناختن است. اما این کلمه بیشتر عنوان یک روز در تقویم مسلمانان است. عرفه، روز نهم ذی‌الحجه و یک روز قبل از عید قربان است.

عرفه همچنین نام کوهی در نزدیکی مکه است که حجاج پس از انجام اعمال حج به آنجا می‌روند. در آنجا دعا می‌خوانند و با پروردگار خود راز و نیاز می‌کنند.

معادل فارسی عرفه

عرفه یک کلمه با ریشه عربی است که معادل فارسی آن “شناختن” می‌شود. در واقع می‌توان گفت معنای کامل این کلمه در زبان فارسی به این صورت است: ادراک، فهم و شناختن چیزی همراه با تفکر و تدبر در آثار آن

نام دیگر روز عرفه

نهم ذی‌الحجه را روز عرفه می‌نامند. در روایات آمده است که آدم و حوا پس از اینکه به زمین آمدند در سرزمین عرفات یکدیگر را دیدند و شناختند، به همین دلیل این سرزمین عرفات نام گرفت.

عرفه در شعر فارسی

چو عید و چون عرفه عارفان این عرفات

به هر که قدر تو دانست می‌دهند برات

هلال وار ز راه دراز می‌آیند

برای کارگزاری ز قاضی الحاجات

به مفلسان که ز بازارشان نصیبی نیست

ز مخزن زر سلطان همی‌کشند زکات

پی گشادن درهای بسته می‌آیند

گرفته زیر بغل‌ها کلیدهای نجات

به دست هر جان زنبیل زفت می‌آید

شنیده بانگ تعالو لتأخذوا الصدقات

بیا بیا گذری کن ببین زکات ملک

به طور موسی عمران و غلغل میقات

دریده پهلوی همیان از آن زر بسیار

دریده قوصره‌هاشان ز بار قند و نبات

ز خرمن دو جهان مور خود چه تاند برد

خمش کن و بنشین دور و می‌شنو صلوات

مولانا – دیوان شمس

🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

نور دل ما روی خوش تو

بال و پر ما خوی خوش تو

عید و عرفه خندیدن تو

مشک و گل ما بوی خوش تو

ای طالع ما قرص مه تو

سایه گه ما موی خوش تو

سجده گه ما خاک در تو

جولانگه ما کوی خوش تو

دل می‌نرود سوی دگران

چون رفته بود سوی خوش تو

ور دل برود سوی دگران

او را بکشد اوی خوش تو

ای مستی ما از هستی تو

غوطه گه ما جوی خوش تو

زرین شدم از سیمین بر تو

یک تو شدم از توی خوش تو

سر می‌نهم و چون سر ننهد

چوگان تو را گوی خوش تو

خامش کنم و خامش چو سکست

های و هویم از هوی خوش تو

مولانا – دیوان شمس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *