در این پست از لغتنامه تور دانش با معنی کلمه فوق العاده و مترادف آن آشنا میشویم.
معنی فوق العاده
این کلمه به معنی غیر عادی، غیر معمول، چیزی خارج از عادت، فراتر از عادی و فرا هنجار است.
فوق العاده به انگليسي
amazing
extraordinary
مترادف فوق العاده
شگفت انگیز، شگرف، بی نظیر، باور نکردنی، بسیار، زیاد
مخالف فوق العاده
عادی، پیش پا افتاده، معمولی، منحصر به فرد نبودن
جمله با فوق العاده
او یک بازیکن فوق العاده است و میتواند به خوبی تیم را رهبری کند.
فوق العاده در شعر فارسی
قرین در قرنِ دارا شد به ذوالقرنین اسکندر
رهِ داراییِ دارا زد و دارایِ عالَم شد
هم آن در شد به نوشِروان و نوشین شد روان او
شد آن تسلیم سلمان تا مسلمانی مُسَلَّم شد
سپس برد از حریمِ یزدگردی حُرمتِ شاهی
چو او با مَحرمِ بیتالحرامِ کعبه مَحرم شد
فتاد اندر سر پرشور برخی جنگجویان زان
گهی همدوشِ «قارون» گشت و گه همدستِ «رستم» شد
چو ظاهر گشت بر نادر جهانا گشت از او ظاهر
چنان کان یل ز چوپانی به سلطانی مُصَمَّم شد
همین روحالغرض با هرکه در هر کار شد همره
ز تأییداتِ وی، بر همگنانِ خود، مُقَدَّم شد
به هر مِلَّت که پیدا گشت، از آن بیمِ فنا گم شد
ز هر جمعیّتی کم گشت، از آن بختِ بقا گم شد
کنون قرنیست ز ایران، گم شدست این روح کاین گونه
بنای ملک در هم گشت و نظمِ قوم بر هم شد
مر ایزد را سپاس از بعد از آن کز غیبتش ایران
همه اندوهگین صحنه، سراسر پردهٔ غم شد
پیِ تجدیدِ فیروزیِ نسلِ پاکِ ساسانی
مهین «سید ضیاء الدین» خجسته صدر اعظم شد
شد او اندر شجاعت آن کزو، درمانده ضِیغَم شد
شد او اندر سخاوت آن کزو، شرمنده حاتم شد
ندانم این طبیب، اجتماعی را چه درمان شد؟
کزو صد ساله زخمِ مُهلِکِ این قوم مرهم شد
من اضمحلالِ ایران را به چشم خویش میدیدم
کنون در مغز استقلالِ این کشور مُجَسَّم شد
مَلِک محکم سزد قدرِ تو محکمرای را داند
کش از احکامِ تو، بنیانِ سستِ مُلک محکم شد
تو فوق العاده مافوقی به فوقالعادگان یکسر
ز فوقالعادگیات، فوق فوقالعادگان خم شد
چنان تاریخِ ایران شد، ز تاریخِ تو تاریخی
که این تاریخ، تاریخیترین تاریخِ عالَم شد
که میپنداشت ایران را، مُنَظَّم سازد ایرانی؟
به نام ایزد، کنون، با دستِ ایرانی مُنَظَّم شد
ببین! «عشقی» که هر کابینه را نفرین نمود، اینک
چسان در مدحِ این کابینهٔ قدرت مُصَمَّم شد
میرزاده عشقی