برای اطلاع از معنی کلمه استعمار با این پست از لغتنامه تور دانش همراه باشید.
معنی استعمار در لغتنامه دهخدا
آبادانی کردن خواستن، معمور کردن، زندگانی خواستن، زندگانی دادن.
در اصطلاح کنونی استعمار به معنی تصرف عدوانی دولتی قوی نسبت به مملکتی و غصب اموال و پایمال کردن حقوق و فعالیت معیشتی وی در آنجا.
معنی استعمار در فرهنگ فارسی
معنی کلمه استعمار تسلط مملکتی قوی بر مملکتی ضعیف به قصد استفاده از منابع طبیعی و ثروت کشور و نیروی انسانی آن.
یا به عبارت دیگر، استعمار، نوعی رابطه نابرابر میان دو کشور است که در آن، کشوری قویتر و پیشرفتهتر، کشوری ضعیفتر و عقبماندهتر را تحت سلطه خود درمیآورد و منابع طبیعی و اقتصادی آن کشور را غارت میکند.
معنی استعمار و استثمار
استعمار و استثمار دو مفهوم نزدیک به هم هستند که در ادبیات سیاسی و اقتصادی کاربرد دارند.
استعمار به معنای تسلط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یک کشور بر کشور دیگری است. در استعمار، کشور استعمارگر، کنترل کاملی بر کشور تحت استعمار دارد و منابع طبیعی و اقتصادی آن کشور را به نفع خود استفاده میکند.
استثمار نیز به معنای بهرهکشی از منابع یک کشور یا گروه از افراد است. در استثمار، فرد یا گروه استثمارگر، از کار و زحمت دیگران به نفع خود استفاده میکند. استثمار میتواند در اشکال مختلف، مانند بردهداری، کار اجباری یا استثمار اقتصادی، صورت گیرد.
در عمل، استعمار اغلب با استثمار همراه است. کشورهای استعمارگر، علاوه بر تسلط سیاسی و اقتصادی بر کشورهای تحت استعمار، از منابع طبیعی و اقتصادی آن کشورها نیز به نفع خود استفاده میکنند. این امر باعث فقر و عقبماندگی کشورهای تحت استعمار میشود.
استثمار در جهان امروز
استعمار در شکل سنتی خود، تا حد زیادی از بین رفته است. اما استثمار همچنان در اشکال مختلف، مانند استثمار اقتصادی، استثمار جنسی و استثمار کودکان، در جهان امروز وجود دارد.
کشورهای توسعهیافته، به ویژه کشورهای غربی، از طریق استثمار اقتصادی، از کشورهای توسعهنیافته بهرهکشی میکنند. این کشورها، با استفاده از قدرت اقتصادی خود، کشورهای توسعهنیافته را به تولید محصولات ارزان قیمت برای خود وادار میکنند. این امر باعث فقر و عقبماندگی کشورهای توسعهنیافته میشود.
استثمار کودکان نیز یکی دیگر از اشکال استثمار در جهان امروز است. در این نوع استثمار، کودکان از طریق کار اجباری، به استثمار اقتصادی میپردازند. استثمار کودکان، اغلب در صنایعی مانند کشاورزی، معدن و تولید پوشاک صورت میگیرد.
استعمار به انگلیسی
colonization
colonialism
استعمار در شعر فارسی
تا بود جان گرانمایه به تن
سر ما و قدم خاک وطن
بعد از ایجاد صد آشوب و فتن
بهر ایران ز چه رو در لندن
لرد کرزن عصبانی شده است
داخل مرثیه خوانی شده است
ما بزرگی به حقارت ندهیم
گوش بر حکم سفارت ندهیم
سلطنت را به امارت ندهیم
چونکه ما تن به اسارت ندهیم
لرد کرزن عصبانی شده است
داخل مرثیه خوانی شده است
حال «مارلینگ» تو را فهمیدیم
«کاک » را گاه عمل سنجیدیم
کودتا کردن «نرمان » دیدیم
آنچه رفتیم چو برگردیدیم
لرد کرزن عصبانی شده است
داخل مرثیه خوانی شده است
آخر ای لرد ز ما دست بدار
کشور جم نشود استعمار
بهر دل سوزی ما اشک مبار
تا نگویند ز الغای قرار
لرد کرزن عصبانی شده است
داخل مرثیه خوانی شده است
ما جگر گوشه کیکاووسیم
پور جمشید جم و سیروسیم
زاده قارن و گیو و طوسیم
ز انگلستان چو بسی مأیوسیم
لرد کرزن عصبانی شده است
داخل مرثیه خوانی شده است
فرخی یزدی – دیوان اشعار – دیگر سرودهها
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸