معنی و مفهوم کلمه توحید گوی

برای اطلاع از معنی کلمه توحید گوی با این پست از لغتنامه تور دانش همراه باشید.

معنی توحید گوی در لغتنامه دهخدا

اقرارکننده به یگانگی خدای تعالی. گوینده کلمه لااله الااﷲ

معنی توحید گوی در فرهنگ فارسی

توحیدگوی کسی است که به یگانگی و یکتایی خدا اعتقاد دارد و این اعتقاد را آشکارا بیان می‌کند. به عبارت دیگر، توحیدگوی کسی است که:

یگانگی خدا را می‌پذیرد: معتقد است که تنها یک خدا وجود دارد و هیچ شریکی برای او نیست.

این اعتقاد را بیان می‌کند: این اعتقاد را در گفتار و عمل خود نشان می‌دهد و آن را به دیگران نیز منتقل می‌کند.

معانی دیگر و کاربردهای این کلمه:

حمد و ثنای خدا را می‌گوید: توحیدگوی کسی است که همواره خدا را ستایش می‌کند و از نعمت‌های او سپاسگزار است.

به سوره توحید عمل می‌کند: کسی که به مفاهیم سوره توحید ایمان دارد و در زندگی خود به آنها عمل می‌کند.

به همه موجودات زنده به چشم یک خانواده نگاه می‌کند: توحیدگوی معتقد است که همه موجودات آفریده خدا هستند و به همدیگر برادرند.

این کلمه اغلب در اشعار عرفانی و مذهبی به کار می‌رود.

شاعرانی مانند مولوی از این کلمه برای بیان عشق و معرفت به خدا استفاده کرده‌اند.

توحیدگوی کسی است که با تمام وجود به یگانگی خدا ایمان دارد و این ایمان را در تمام ابعاد زندگی خود نشان می‌دهد.

توحید گوی در شعر و ادب پارسی

هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد، توحیدگوی او نه بنی آدم اند و بس

این بیت به این معناست که نه تنها انسان‌ها، بلکه همه موجودات از جمله پرندگان نیز به یکتایی خدا اعتقاد دارند.

🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

…

گاه زهر جان ستان از زخم مار آرد پدید

گاه دفع رنج آن از مهره ی مار آورد

گرچه نمرود دنس لاف الوهیت زند

پشه ای بفرستد و او را نگونسار آورد

ورچه فرعون لعین آن دعوی باطل کند

همچو خس در رود نیل او را گرفتار آورد

گر به دست امر بردارد حجاب از روی کار

از هدایت کافر صد ساله اقرار آورد

حیدر توحید گوی از غایت صدق و صفا

روی دل پیوسته بر درگاه دادار آورد

حیدر شیرازی – دیوان مونس الارواح – قصاید السبعه