در این پست از لغتنامه تور دانش با معنی کلمه خودنمایی و متضاد آن آشنا می شویم.
معنی خودنمایی چیست؟
خودنمایی به معنای نمایشدهی یا نمایشپردازی از خود و ویژگیهای شخصیتی، استعدادها، مهارتها یا موفقیتهای فردی است. این عبارت به معنای نشاندادن یا ترویج تواناییهای فردی به منظور جلب توجه، تحسین یا تاثیرگذاری بر دیگران مورد استفاده قرار میگیرد. خودنمایی ممکن است از طریق اظهارنظرها، عملها، شیوههای بیانی، شبکههای اجتماعی، رسانهها و مسیرهای مختلف دیگر صورت بگیرد.
معنی کلمه خودنما
کسی که تواناییها و ویژگیهایش را به رخ دیگران میکشد
متضاد خودنمایی
فروتنی
مترادف خودنمایی
خودستایی، تظاهر، ظاهرسازی، جلوه گری، عرض اندام
خودنمایی به انگلیسی
Show off
خودنمایی در شعر فارسی
سحرگاهی شدم سوی خرابات
که رندان را کنم دعوت به طامات
عصا اندر کف و سجاده بر دوش
که هستم زاهدی صاحب کرامات
خراباتی مرا گفتا که ای شیخ
بگو تا خود چه کار است از مهمات
بدو گفتم که کارم توبهٔ توست
اگر توبه کنی یابی مراعات
مرا گفتا برو ای زاهد خشک
که تر گردی ز دردی خرابات
اگر یک قطره دردی بر تو ریزم
ز مسجد بازمانی وز مناجات
برو مفروش زهد و خودنمائی
که نه زهدت خرند اینجا نه طامات
کسی را اوفتد بر روی، این رنگ
که در کعبه کند بت را مراعات
بگفت این و یکی دردی به من داد
خرف شد عقلم و رست از خرافات
چو من فانی شدم از جان کهنه
مرا افتاد با جانان ملاقات
چو از فرعون هستی باز رستم
چو موسی میشدم هر دم به میقات
چو خود را یافتم بالای کونین
چو دیدم خویشتن را آن مقامات
برآمد آفتابی از وجودم
درون من برون شد از سماوات
بدو گفتم که ای دانندهٔ راز
بگو تا کی رسم در قرب آن ذات
مرا گفتا که ای مغرور غافل
رسد هرگز کسی هیهات هیهات
بسی بازی ببینی از پس و پیش
ولی آخر فرومانی به شهمات
همه ذرات عالم مست عشقند
فرومانده میان نفی و اثبات
در آن موضع که تابد نور خورشید
نه موجود و نه معدوم است ذرات
چه میگویی تو ای عطار آخر
که داند این رموز و این اشارات
عطار