خانه / لغتنامه / معنی کلمه اغوا چیست؟ و تلفظ آن

معنی کلمه اغوا چیست؟ و تلفظ آن

برای اطلاع از معنی کلمه اغوا با این پست از لغتنامه تور دانش همراه باشید.

معنی اغوا

کلمه “اغوا” به معنای فریفتن، گمراه کردن یا منحرف کردن کسی از راه درست است. این کلمه معمولاً به معنای ترغیب یا تشویق فرد به انجام کاری نادرست یا غیراخلاقی استفاده می‌شود. در زبان فارسی، اغوا کردن می‌تواند به مفهوم فریب دادن یا گول زدن کسی نیز باشد.

اغوا کننده یعنی چه؟

اغوا کننده به چیزی یا کسی گفته می‌شود که قدرت جذب و فریب دادن داشته باشد و بتواند دیگران را به سوی خود بکشاند. این کلمه می‌تواند معانی مختلفی داشته باشد، اما به طور کلی به چیزی جذاب، دل‌انگیز و وسوسه‌کننده اشاره می‌کند که می‌تواند باعث گمراهی یا فریب افراد شود.

مترادف اغوا

وسوسه، اغفال، تحریک

تلفظ اغوا

Eghva / اِغوا

اغوا به انگلیسی

  • debauchery
  • allurement, cozenage
  • enticement
  • instillation
  • seduction
  • subornation
  • temptation
  • persuasion

اغوا در شعر فارسی

ز قم برگشت و عاقل شد ولی حیف
که گردش باز اغوا ناصر سیف

به مجلس کرد توهین از سر کیف
ولیکن بی‌خبر بود از کم و کیف

که مجلس نیست با ایشان وفادار
بجز شش هفت تن بیکار و بیعار

ملک‌الشعرا بهار

🌸🌸🌸🌸🌸

کدام شیوه ز حسن صفات او گویم
که شیوه‌ای دگرم در نیاورد به ثنا

کدام شاه غنی کز نیاز ننهاده
نظر به مائدهٔ رزق او فقیر آسا

گهی جبابره دهر را رسد که زنند
سرادق عظمت بر لب محیط غنا

که روزی از لب نانی زیند مستغنی
دو روز بر دم آبی زنند استغنا

ازین جماعت محتاج کز تسلط من
همیشه بر در رزقند چون گروه گدا

چه طرفه بود که بعضی به دعوی صمدی
نموده‌اند بسی را ز اهل جهل اغوا

چنین کسان به خداوندی ارس زا باشند
بتان به این سمت باطلند نیز سزا

هزار نفس ز بیم هلاک خود فرعون
به خنجر ستم و تیغ کین فکند از پا

یکی نگفت که معبودی و هراس اجل
به کیش کیست درست و به مذهب که روا

خدا و بیم ز مخلوق خود معاذالله
خران سزاست که با این کنند استهزا

خدائی آن صمدی را رسد که گرد و جهان
بهم خورد نهراسد بقای او ز فنا

چرا به زمره شدادیان نگفت کسی
که ای ز نادقهٔ معبود ناسزای شما

اگر ز تخت زراندود خود نمی‌جنبد
ز فضله می‌کند آن را به یک دو روز اندا

ندارد آن که دو روز اختیار پیکر خویش
چه‌سان بود گه و بیگه حفیظ هیکل ما

سخن کشید باطناب و در نصیحت نفس
نگشت بلبل باغ بلاغ نغمه سرا

مگر قصیده دیگر به سلک نظم کشم
که گوش هوش پر از در شود در آن اثنا

مولانا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *