با مقاله معنی کلمه صنع چیست؟ از لغتنامه تور دانش با ما همراه باشید.
معنی کلمه صنع
فعل: آفرینش، ساختن، آفریدن
اسم: کار، عمل
فعل که در زمان قدیم استفاده میشد : احسان، نیکی کردن
هم خانواده صنع
ابداع، صنعت، خلقت، ساخت، ساخته
صنع در زبان انگلیسی
Build ، construction ، production ، Make ، Structure ، Creating
صنع در شعر فارسی
حافظ
ای هدهد صبا به سبا میفرستمت
بنگر که از کجا به کجا میفرستمت
حیف است طایری چو تو در خاکدان غم
زین جا به آشیان وفا میفرستمت
در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست
میبینمت عیان و دعا میفرستمت
هر صبح و شام قافلهای از دعای خیر
در صحبت شمال و صبا میفرستمت
تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود به نوا میفرستمت
ای غایب از نظر که شدی همنشین دل
میگویمت دعا و ثنا میفرستمت
در روی خود تفرج صنع خدای کن
کآیینهٔ خدای نما میفرستمت
تا مطربان ز شوق منت آگهی دهند
قول و غزل به ساز و نوا میفرستمت
ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت
با درد صبر کن که دوا میفرستمت
حافظ سرود مجلس ما ذکر خیر توست
بشتاب هان که اسب و قبا میفرستمت
مولانا
شمع را چون برفروزی اشک ریزد بر رخان
او چو بفروزد رخ عاشق بریزد دمعها
چون شکر گفتار آغازد ببینی ذرهها
از برای استماعش واگشاده سمعها
ناامیدانی که از ایامها بفسردهاند
گرمی جانش برانگیزد ز جانشان طمعها
گر نه لطف او بدی بودی ز جانهای غیور
مر مرا از ذکر نام شکرینش منعها
شمس دین صدر خداوند خداوندان به حق
کز جمال جان او بازیب و فر شد صنعها
چون بر آن آمد که مر جسمانیان را رو دهد
جان صدیقان گریبان را درید از شنعها
تخم امیدی که کشتم از پی آن آفتاب
یک نظر بادا از او بر ما برای ینعها
سایه جسم لطیفش جان ما را جانهاست
یا رب آن سایه به ما واده برای طبعها