در این پست از تور دانش با معنی کلمه متواضع و مترادف آن آشنا می شویم.
معنی متواضع چیست ؟
این کلمه به معنی سر به زیر، خاضع، افتاده، فروتن و خاکسار است.
هم خانواده متواضع
خاشع، خاکی و درویش، تواضع، خضوع
تلفظ متواضع
مُتِواضِع
متواضع به انگلیسی
Humble
meek
modest
blushing
submissive
bashful
متواضع در شعر فارسی
منوچهری
آمد ای سید احرار! شب جشن سده
شب جشن سده را حرمت، بسیار بود
برفروز آتش برزین که درین فصل شتا
آذر برزین پیغمبر آذار بود
آتشی باید چونانکه فراز علمش
برتر از دایرهٔ گنبد دوار بود
چون ز گردون بر ازین سلسلهٔ زر اندود
قرص خورشید، فرو خفته، نگونسار بود
آتش و دود چو دنبال یکی طاووسی
که بر اندوده به طرف دم او قار بود
وان شرر گویی طاووس به گرد دم خویش
لؤلؤ خرد فتالیده به منقار بود
چون یکی خیمهٔ مرجان ز برش نافهٔ مشک
که سمنبرگ بر آن نافهٔ عطار بود
یا چو زرین شجری در شده اطراف شجر
که بر او بر ثمر از لؤلؤ شهوار بود
باغبان این شجر از جای بجنباند سخت
تا فرو بارد باری که براشجار بود
می خور ای سید احرار، شب جشن سده
باده خوردن بلی از عادت احرار بود
زان می ناب، که تا داری در دست و چراغ
باز دانستنشان از هم دشوار بود
هرکه را کیسه گران ، سخت گرانمایه بود
هرکه را کیسه سبک ، سخت سبکسار بود
من بر خواجه روم تا دهدم سیم بسی
تا مرا نیز به نزدیک تو مقدار بود
هست جبار ولیکن متواضع گه جود
متواضع که شنیدهست که جبار بود
طالب شعر و جوانمردترین همه خلق
آن جوانمردست کو طالب اشعار بود
سنایی
گرچه با ما هم از قرونست او
از قرون و قران برونست او
زاغ را چون همای فر دادست
پشه را همچو باشه پر دادست
قلم او ز سهوهاست مصون
برِ علمش علوم گشته زبون
زو امیر ولایتی گشتم
وز قبول وی آیتی گشتم
علم او دستگیر دینداران
قلمش چون ربیع با باران
عالم از فتویش بر آسوده
وز ضلالت جهان بیزدوده
کرده برهانش بر جهان آسان
متشابه که هست در قرآن
گر تبجح کند روا باشد
این چنین علمها کرا باشد
نیست مانند او به علم اندر
متواضع به علم و حلم اندر
او تواند نمود مرجان را
بینقاب حروف قرآن را
زانکه در تربه سیّد آسودهست
تا نیابت به شیخ فرمودهست
مرد چون کار را بود در خورد
هرچه وی گفت شیخ چونان کرد
هم خانواده ی متواضع که در سایت گذاشتید هم خانواده نیست که مترادف هست هم خانواده اش مثلا میشه تواضع
سلام دوست عزیز هم خانواده و مترادف یکی هستند