برای اطلاع از معنی کلمه کشمکش با این پست از لغتنامه تور دانش همراه باشید.
معنی کشمکش چیست؟
اگر بین چند تن و دستهای از افراد درباره باورها یا رفتارها توافق وجود نداشته باشد و ناهماهنگ باشند کشمکش میگویند. در لغت نامه دهخدا کشمکش تعارض و جدال معنی شده است.
مترادف کشمکش
نزاع، جدال، اختلاف، تنازع، منازعه، مشاجره، دعوا، جنگ، ستیز
متضاد کشمکش
صلح، آرامش، سازش، همدلی
تلفظ کشمکش
Keshmakesh
کشمکش به انگلیسی
battle
bout
conflict
contest
difference
disagreement
melee
کشمکش در شعر فارسی
ای معدن ناز، ناز تا کی؟
بر من در تو فراز تا کی؟
در حسرت یک نظر بمردیم
چشم تو به خواب ناز تا کی؟
تو ابروی خویش می پرستی
در قبله کج نماز تا کی؟
شمعم خوانی و سوزیم زار
بر سوخته ها گداز تا کی؟
بس نیست هلاک من به زلفت
دیگر شب من دراز تا کی؟
تیری که بر سینه خورد محمود
در کشمکش ایاز تا کی؟
بخل تو برای نیم بوسی
بر خسرو پاک باز تا کی
امیرخسرو دهلوی
🌸🌸🌸🌸
درمانده این جسم نزارست دل ما
در سنگ نهان همچو شرارست دل ما
هر چند بهای گهر از گرد یتیمی است
بی قیمت ازین مشت غبارست دل ما
چون غنچه محال است که از پوست برآید
چندان که درین سبز حصارست دل ما
تا دست به این پیکر خاکی نفشاند
ماتم زده چون شمع مزارست دل ما
چون دانه بی مغز ز بی برگ و نوایی
شرمنده اقبال بهارست دل ما
تا با خبر از هستی خویش است، پیاده است
از خود چو برون رفت سوارست دل ما
دریوزه دیدار کند از در و دیوار
هر چند که آیینه یارست دل ما
دارد به غم عشق نظر از همه عالم
آهوست ولی شیر شکارست دل ما
هر چند که پیچیده به می چون رگ تلخی
در کشمکش از رنج خمارست دل ما
ساقی برسان باده اندیشه گدازی
کز ناخن اندیشه فگارست دل ما
هر داغ جگرسوز، سیه خانه لیلی است
تا واله آن لاله عذارست دل ما
تا قطره خود را نکند گوهر شهوار
سرگشته تر از ابر بهارست دل ما
زان جلوه مستانه کز آن سرو روان دید
چون گل همه آغوش و کنارست دل ما
در رشته زنار کشد دانه تسبیح
معلوم نشد در چه شمارست دل ما
از چشمه حیوان، جگر سوخته دارد
هم طالع خال لب یارست دل ما
هر چند درین باغ چو گل پاک دهانیم
از زخم زبان بوته خارست دل ما
هر چند ز پرگار فتد گردش دوران
چون نقطه مرکز به قرارست دل ما
زین نغمه سرایان که درین باغ و بهارند
صائب ز نوای تو فگارست دل ما
صائب تبریزی