خانه / اطلاعات عمومی / معنی سپند و در مورد این کلمه
معنی سپند و در مورد این کلمه

معنی سپند و در مورد این کلمه

در مقاله ” معنی سپند و در مورد این کلمه ” همراه تور دانش باشید.

معنی سپند چیست؟

سپند مخفف اسپند یا همان اسفند است. دانه سیاهی که برای دور بودن از چشم بد سوزانده می‌شود.

سپند در شعر فارسی

فردوسی

ز چوپان بپرسید کاین اژدها
به چندست و این را که خواهد بها

چنین داد پاسخ که گر رستمی
برو راست کن روی ایران زمی

مر این را بر و بوم ایران بهاست
بدین بر تو خواهی جهان کرد راست

لب رستم از خنده شد چون بسد
همی گفت نیکی ز یزدان سزد

به زین اندر آورد گلرنگ را
سرش تیز شد کینه و جنگ را

گشاده زنخ دیدش و تیزتگ
بدیدش که دارد دل و تاو و رگ

کشد جوشن و خود و کوپال او
تن پیلوار و بر و یال او

چنان گشت ابرش که هر شب سپند
همی سوختندش ز بیم گزند

چپ و راست گفتی که جادو شدست
به آورد تا زنده آهو شدست

دل زال زر شد چو خرم بهار
ز رخش نوآیین و فرخ سوار

در گنج بگشاد و دینار داد
از امروز و فردا نیامدش یاد

معنی سپند

مولانا

بهار آمد بهار آمد سلام آورد مستان را
از آن پیغامبر خوبان پیام آورد مستان را

زبان سوسن از ساقی کرامت‌های مستان گفت
شنید آن سرو از سوسن قیام آورد مستان را

ز اول باغ در مجلس نثار آورد آنگه نقل
چو دید از لاله کوهی که جام آورد مستان را

ز گریه ابر نیسانی دم سرد زمستانی
چه حیلت کرد کز پرده به دام آورد مستان را

سقاهم ربهم خوردند و نام و ننگ گم کردند
چو آمد نامه ساقی چه نام آورد مستان را

درون مجمر دل‌ها سپند و عود می‌سوزد
که سرمای فراق او زکام آورد مستان را

درآ در گلشن باقی برآ بر بام کان ساقی
ز پنهان خانه غیبی پیام آورد مستان را

چو خوبان حله پوشیدند درآ در باغ و پس بنگر
که ساقی هر چه درباید تمام آورد مستان را

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *