خانه / اطلاعات عمومی / معنی پرتو چیست و مترادف آن

معنی پرتو چیست و مترادف آن

در این پست از  توردانش با معنی کلمه پرتو و مترادف آن آشنا می‌شوید.

معنی پرتو چیست؟

این کلمه یعنی روشنایی، درخشش و شعاعی از نور که از یک منبع گرمایی یا نورانی ساطع می‌شود. همچنین به‌عنوان یک اسم دخترانه در ثبت‌احوال ثبت شده است.

مترادف پرتو

نور، سو، تلألؤ، اشعه، تابش، تاب، روشنایی، درخشش، شعشعه، فروغ، نور

پرتو در شعر فارسی

حافظ

صوفی از پرتو می راز نهانی دانست
گوهر هر کس از این لعل توانی دانست

قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست

عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده
به‌جز از عشق تو باقی همه فانی دانست

آن شد اکنون که زابنای عوام اندیشم
محتسب نیز در این عیش نهانی دانست

دلبر آسایش ما مصلحت وقت ندید
ور نه از جانب ما دل‌نگرانی دانست

سنگ و گل را کند از یمن نظر لعل و عقیق
هر که قدر نفس باد یمانی دانست

ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی
ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست

می بیاور که ننازد به گل باغ جهان
هر که غارتگری باد خزانی دانست

حافظ این گوهر منظوم که از طبع انگیخت
زاثر تربیت آصف ثانی دانست

line

مولانا

در جهان محو باشی هست مطلق کامران
در حریم محو باشی پیشوا و مقتدا

دیده‌های کون در رویت نیارد بنگرید
تا که نجهد دیده‌اش از شعشعه آن کبریا

ناگهان گردی بخیزد زان سوی محو فنا
که تو را وهمی نبوده زان طریق ماورا

شعله‌های نور بینی از میان گردها
محو گردد نور تو از پرتو آن شعله‌ها

زو فروآ تو زتخت و سجده‌ای کن زانک هست
آن شعاع شمس دین شهریار اصفیا

ور کسی منکر شود اندر جبین او نگر
تا ببینی داغ فرعونی بر آن جا قد طغی

تا نیارد سجده‌ای بر خاک تبریز صفا
کم نگردد از جبینش داغ نفرین خدا

۲ دیدگاه

  1. بی نظیر بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *