خانه / لغتنامه / معنی کلمه توفیق و مترادف آن
معنی کلمه توفیق

معنی کلمه توفیق و مترادف آن

در این پست از لغتنامه تور دانش با معنی کلمه توفیق و مترادف آن آشنا می‌شویم.

معنی توفیق چیست؟

کلمه توفیق در فرهنگ فارسی معین به معنی «موافق گردانیدن، مدد کردن و دست یافتن» آورده شده است. این کلمه به موفقیت و پیروزی نیز معنی شده است.

توفیق نامی پسرانه نیز هست. این اسم یک ریشه عربی دارد و معنی آن پیروزی و کامروایی است.

مترادف

کامیابی، پیشرفت، پیروزی، بهروزی، فیروزمندی، کامروایی، موفقیت

متضاد توفیق

شکست، ناکامیابی

توفیق به انگلیسی

success

grace

توفیق در شعر فارسی

الهی به عنایت ازلی تخم هدایت کاشتی، به رسالت پیامبران آبدادی و بیاری توفیق رویانیدی و به نظر و احسان خود به بر آوردی از لطف تو میخواهم که زهرهای خشم از آن باز داری و نسیم داد بر او بجهانی و کاشتهٔ عنایت ازلی را به رعایت ابدی مَدَد کنی.

خواجه عبدالله انصاری

🌸🌸🌸🌸🌸🌸

ایا دوستداران والا گهر

ز من بشنوید این چنین سر به سر

ز نو آورم داستانی ز پی

ز هندوستان آورم ملک ری

که روزی ز ایام کاوس کی

ندایی به هند آمدش پی ز پی

به نام خداوند روزی رسان

یکی قصه آرم برون از نهان

به توفیق آن قادر کردگار

کنم نظم‌ها چون در شاهوار

ز مردی و جنگ فرامرز گرد

ز گیتی چنان گوی دولت ببرد

یکی روز با رامش و میگسار

نشسته دلیران بر شهریار

شبان و رمه سربه سر انجمن

فریبرز و توس گو پیلتن

فرامرز و گودرز و بهرام و گیو

چه گستهم و رهام و گرگین نیو

سراینده فرامرزنامه

🌸🌸🌸🌸🌸🌸

زاری و دعا کن به سحرگاه ای تن

توفیق و سداد و راستی خواه ای تن

گر کژ بروی به خدمت شاه ای تن

برخورداری مبادت از چاه ای تن

مسعود سعد سلمان

🌸🌸🌸🌸🌸🌸

به هفت کشور تا شکر پنج و ده گویم

نبود خواهم ساکن دو روز در یک جای

دو پای دارم چار دگر بباید از آنک

به هفت کشور نتوان رسید بی‌شش پای

چنان زندگانی کن ای نیک رای

از آن پس که توفیق دادت خدای

که خایند ز اندوهت انگشت دست

چو اندر زمینت آید انگشت پای

مکن در جهان زندگانی چنانک

جهانی به مرگ تو دارند رای

سنایی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *