برای اطلاع از معنی کلمه فراخ با این پست از لغتنامه تور دانش همراه باشید.
معنی فراخ در لغتنامه دهخدا
اتساع، آسان شدن کار
معنی فراخ در فرهنگ فارسی
فراخ کلمهای است که در زبان فارسی به معنای گسترده، وسیع، پهناور و باز است. این کلمه معمولاً برای توصیف فضاها، مکانها و اشیایی استفاده میشود که ابعاد بزرگی دارند یا فضای کافی برای حرکت و فعالیت را فراهم میکنند.
معانی دیگر و کاربردها:
فراخ دل: به کسی گفته میشود که دلی بزرگ و بخشنده دارد.
فراخدستی: به معنای بخشندگی و دست و دل باز بودن است.
فراخنا: به معنای گسترش و توسعه است.
معادل انگلیسی کلمه فراخ
ample
capacious
commodious
expansion
roomy
spacious
wide
فراخ شدن یعنی چه؟
فراخ شدن به معنای گشاد شدن یا وسیعتر شدن چیزی است. این کلمه میتواند در زمینههای مختلفی استفاده شود و معانی متفاوتی داشته باشد.
معانی رایج فراخ شدن
گسترده شدن فضا: وقتی میگوییم یک اتاق فراخ شده است، یعنی اندازه یا حجم آن بزرگتر شده است.
آسان شدن کار: گاهی اوقات از این عبارت برای توصیف شرایطی استفاده میشود که انجام کاری در آن شرایط راحتتر شده است. مثلاً وقتی مشکلی حل میشود یا مانعی برطرف میشود، میتوان گفت که کار فراخ شده است.
توسعه و گسترش: فراخ شدن میتواند به معنای رشد و توسعه چیزی نیز باشد. مثلاً یک کسبوکار میتواند با جذب مشتریان جدید فراخ شود.
معنی فراخ گسترانیده
فراخ گسترانیده به معنای بسیار وسیع، بسیار گسترده و بسیار باز است. این عبارت، تصویری از یک فضا یا موضوعی را در ذهن ایجاد میکند که نه تنها بزرگ است، بلکه به طور قابل توجهی به اطراف گسترش یافته است.
فراخ در شعر و ادب پارسی
آن جهان را بدین جهان مفروش
گر سخندانی این سخن بنیوش
پیری آغوش بازکرده فراخ
تو همی گوش با شکافهٔ غوش
کسایی – ابیات پراکنده از فرهنگهای لغت
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بجوشید لشکر چو مور و ملخ
کشیدند از کوه تا کوه نخ
زمینی همه روی او دیولاخ
بدیدن درشت و به پهنا فراخ
عنصری – ابیات پراکندهٔ مثنویها – بحر متقارب