خانه / لغتنامه / معنی کلمه تملق، متضاد و مترادف آن
معنی کلمه تملق، متضاد و مترادف آن

معنی کلمه تملق، متضاد و مترادف آن

برای اطلاع از معنی و مفهوم کلمه تملق با این پست از لغتنامه تور دانش همراه باشید.

معنی کلمه تملق چیست؟

تملق یعنی چاپلوسی کردن، چرب زبانی کردن

این کلمه معمولاً زمانی استفاده می‌شود که شخصی به طور مصنوعی و با ادب و احترام زیادی نسبت به شخص دیگری رفتار کند تا به هدف خاصی برسد، به عبارت دیگر تلاش کند تا مورد توجه و لطف آن شخص قرار گیرد. تملق معمولاً به عنوان یک عمل منفی یا نادرست در ارتباطات اجتماعی مورد نقد قرار می‌گیرد و معنایی منفی دارد.

مترادف تملق

تبصبص، تصلف، چاپلوسی، چرب زبانی، ریاکاری

متضاد تملق

صداقت، صراحت

تملق به انگلیسی

Flattery

تلفظ تملق

tamalogh

تملق در شعر فارسی

شد ز حد هین باز گرد ای یار گرد
روستایی خواجه را بین خانه برد

قصهٔ اهل سبا یک گوشه نه
آن بگو کان خواجه چون آمد به ده

روستایی در تملق شیوه کرد
تا که حزم خواجه را کالیوه کرد

از پیام اندر پیام او خیره شد
تا زلال حزم خواجه تیره شد

هم ازینجا کودکانش در پسند
نرتع و نلعب بشادی می‌زدند

همچو یوسف کش ز تقدیر عجب
نرتع و نلعب ببرد از ظل اَب

آن نه بازی بلک جانبازیست آن
حیله و مکر و دغاسازیست آن

هرچه از یارت جدا اندازد آن
مشنو آن را کان زیان دارد زیان

گر بود آن سود صد در صد مگیر
بهر زر مگسل ز گنجور ای فقیر

این شنو که چند یزدان زجر کرد
گفت اصحاب نبی را گرم و سرد

زانک بر بانگ دهل در سال تنگ
جمعه را کردند باطل بی درنگ

تا نباید دیگران ارزان خرند
زان جلب صرفه ز ما ایشان برند

ماند پیغامبر بخلوت در نماز
با دو سه درویش ثابت پر نیاز

گفت طبل و لهو و بازرگانیی
چونتان ببرید از ربانیی

قد فضضتم نحو قمح هائما
ثم خلیتم نبیا قائما

بهر گندم تخم باطل کاشتید
و آن رسول حق را بگذاشتید

صحبت او خیر من لهوست و مال
بین کرا بگذاشتی چشمی بمال

خود نشد حرص شما را این یقین
که منم رزاق و خیر الرازقین

آنک گندم را ز خود روزی دهد
کی توکلهات را ضایع نهد

از پی گندم جدا گشتی از آن
که فرستادست گندم ز آسمان

مولانا( مثنوی معنوی – دفتر سوم )

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *