خانه / لغتنامه / معنی جلباب و ریشه آن
معنی جلباب

معنی جلباب و ریشه آن

برای دانستن معنی کلمه جلباب با این پست از لغتنامه تور دانش همراه باشید.

معنی جلباب چیست؟

جلباب به پارچه بزرگی می‌گویند که بانوان از آن استفاده می‌کنند و از روسری بلندتر بوده و سر، گردن و سینه‌ها را می‌پوشاند. در معنی لغوی این پوشش از روسری بزرگتر و از چادر کوچکتر است.

این کلمه به معنی چادر، پیراهن گشاد و مقنعه و روسری نیز آمده است.

معنی جلباب در فرهنگ معین

جامه گشاد، چادر زنان

ریشه کلمه جلباب

ریشه لغوی این کلمه از «جلب» به معنی سوق دادن و پوشاندن است.

جلب لیل به معنی پرده سیاه و تاریک شب است.

جمع کلمه جلباب

جمع کلمه جلباب، جلابیب است که امروزه نام نوعی چادر است.

جلباب در شعر فارسی

سخنی می رود بوجه صواب

همه قشرند و دوست لب لباب

دوست در پرده می نماید روی

دل ما چاک می زند جلباب

ما و دلدار خوش نشسته بهم

«اغلق الباب، ایها البواب »

از خدا رحمتیست پنهانی

دل بیدار و دیده بی خواب

هرچه آید از آن حبیب قلوب

جمله وحیست، یا ورای حجاب

در شادی و دیدن دلدار

بگشای، ای مفتح الابواب

قاسمی، این مقلدان کورند

ره نبینند در خطاب و صواب

قاسم انوار – غزلیات

🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

ای سر کویت بلای روضه رضوان من

درد روح افزای عشقت راحت و درمان من

تا مرا با چون تو جانان آشنائی دست داد

گشت از غیر تو بیگانه ز غیرت جان من

شاهد معنی چو از جلباب صورت رخ نمود

نیست از غیر تو آگه جان معنی دان من

تا شدم مرآة عشق و عشق بر من جلوه کرد

من شدم حیران او و عالمی حیران من

من کیم ای عشق مطلق بنده فرمان تو

تو که باشی مر مرا سلطان من سلطان من

گر کنم اندیشه وصلت توئی اندیشه ام

ور بنالم از فراقت هم توئی افغان من

ساختم از سر قدم غواص دریاها شدم

گوهری چون تو برآمد ناگه از عمان من

غمزه ات ای عشق چون هردم کند غمازئی

آشکارا چون نگردد حالت پنهان من

آن من گردد سعادت‌ها که در کونین هست

گر حسین خسته را گویی که او هست آن من

حسین خوارزمی – غزلیات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *