خانه / لغتنامه / معنی کلمه کنام و مترادف آن
معنی کلمه کنام و مترادف آن

معنی کلمه کنام و مترادف آن

در این پست از لغتنامه تور دانش با معنی و مفهوم کلمه کنام آشنا می‌شوید با ما همراه باشید.

معنی کنام

این کلمه به معنی لانه، آشیانه و آرامگاه برای انسان و حیوانات است.

مترادف

محل استراحت جانوران، خلوتگاه، غار، کمینگاه

معنی کنام در شاهنامه

فردوسی در شاهنامه از این کلمه در بیت ” دریغ است ایران که ویران شود / کنام پلنگان و شیران شود است ” این معنا را می‌دهد: جای افسوس است از این که ایران از بین برود و آشیانه و جایگاه حیوانات درنده وحشی شود.

کنام در شعر فارسی

 

چو یک پاس بگذشت درنده شیر
به پیش کنام خود آمد دلیر

line

فردوسی

فرو برده از شیز و صندل عمود
یک اندر دگر ساخته چوب عود

بدان سنگ خارا نگه کرد سام
بدان هیبت مرغ و هول کنام

یکی کاخ بد تارک اندر سماک
نه از دست رنج و نه از آب و خاک

ره بر شدن جست و کی بود راه
دد و دام را بر چنان جایگاه

ابر آفریننده کرد آفرین
بمالید رخسارگان بر زمین

همی گفت کای برتر از جایگاه
ز روشن روان و ز خورشید و ماه

گر این کودک از پاک پشت منست
نه از تخم بد گوهر آهرمنست

از این بر شدن بنده را دست گیر
مر این پر گنه را تو اندر پذیر

چنین گفت سیمرغ با پور سام
که ای دیده رنج نشیم و کنام

پدر سام یل پهلوان جهان
سرافرازتر کس میان مهان

بدین کوه فرزند جوی آمدست
ترا نزد او آب روی آمدست

روا باشد اکنون که بردارمت
بی‌آزار نزدیک او آرمت

به سیمرغ بنگر که دستان چه گفت
که سیر آمدستی همانا ز جفت

نشیم تو رخشنده گاه منست
دو پر تو فر کلاه منست

 

۲ دیدگاه

  1. بنده قبل از اینکه معنی کلمه کنام که بدرستی هم در مطلب فوق درج شده به ریشه این کلمه بپردازم.آیا این کلمه ریشه فارسی یا پهلوی دارد و یا ریشه زبانی دیگری دارد. اگر فکر می کنید ریشه فارسی داشته حالا به این پرسش بپردازیم چرا در محاورات و مکاتبات امروزه اصلا بکار برده نمی شود تاکید می کنم “اصلا” بکار برده نمی شود نمی گویم کم و یا بندرت بکار برده می شود.حالا خوب است اونهایی که کمی با زبان ترکی امروزی نه حتی ترکی قدیم آشنایی دارند این کلمه را بخوانند و معنی امروزی آنرا در زهنشان مرور کنند” قونماق=qonmaq=ترکی آذربایجانی و ترکی استانبولی=konmak=کونماک.در ترکی آذربایجانی رایج امروزی فرود آمدن یا سکنی گزیدن پرنده واحتمالا سایر حیوانات وحشی در مکانی را قونماق می گویند.حالا این کلمه و مشتقات آن را در ترکی استانبولی امروزی بررسی می کنیم. کونماک=فرود آمدن،اقامت گریدن مصدر بن فعل قون=qon=kon. کوناک=konak=محل استقرارو پذیرایی و اقامت، کوناکلاماک=konaklamak=مستقر کردن، پذیرایی کردن،اقامت گزیدن، کوناک= مهمانخانه در ترکی استانبولی، قوناق= مهمان در ترکی آذربایجانی، کونوم=موقعیت و وضعیت (یک شخص یا یک چیز)در ترکی استانبولی. این کلمه باکلمه کونو=konu=موضوع، که از ریشه کونوشماک=konusmak بمعنی مکالمه و حرف زدن است اشتباه گرفته نشود. حالا خوانندگان را به قضاوت منطقی دعوت می کنم. تاجایی که من خواندم در هیچ جا به ریخت شناسی این کلمه پرداخته نشده است.

  2. سلام
    این که در شاهنامه کنام به معنای لانه باشد بی معناست. وقتی ایران از بین رود و همه بمیرند چرا آشیانه شیران و پلنگان شود. اگر قرار است ایران از بین رود چه بهتر که لانه شیر شود و نه آشیانه روباه و شغال و کفتار می شود.
    به نظرم منظور فردوسی این بوده که دریغ، پهلوانان و بزرگان ایران همه بمیرند و ایران آرامگاه آن بزرگان شود. به عبارتی منظور از کنام نه لانه که قبر بوده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *