در این پست از لغتنامه تور دانش با معنی کلمه سلام آشنا می شویم.
معنی کلمه سلام
کلمه سلام به معنی تحیت و خوشامدگویی است. ریشه این کلمه در زبان عربی “سلم” است که به معنی صلح، امنیت، بیخطری، بیآسایشی و بیرنجش است. این کلمه در قرآن کریم به شدت به کار رفته است و به عنوان یک کلمه عامیانه در زبان فارسی نیز به کار میرود.
معنی سلام علیکم
این عبارت عربی به معنی سلام بر شما، درود پروردگار بر تو باد، در امن و امان باشی و یاد خداوند تو را به سلامت دارد است و در کشورهای اسلامی به کار میرود.
سلام در شعر فارسی
این مطرب از کجاست که برگفت نام دوست
تا جان و جامه بذل کنم بر پیام دوست
دل زنده میشود به امید وفای یار
جان رقص میکند به سماع کلام دوست
تا نفخ صور بازنیاید به خویشتن
هرک اوفتاد مست محبت ز جام دوست
من بعد از این اگر به دیاری سفر کنم
هیچ ارمغانیی نبرم جز سلام دوست
رنجور عشق به نشود جز به بوی یار
ور رفتنیست جان ندهد جز به نام دوست
وقتی امیر مملکت خویش بودمی
اکنون به اختیار و ارادت غلام دوست
گر دوست را به دیگری از من فراغتست
من دیگری ندارم قایم مقام دوست
بالای بام دوست چو نتوان نهاد پای
هم چاره آن که سر بنهی زیر بام دوست
درویش را که نام برد پیش پادشاه
هیهات از افتقار من و احتشام دوست
گر کام دوست کشتن سعدیست باک نیست
اینم حیات بس که بمیرم به کام دوست
سعدی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
بهار آمد بهار آمد سلام آورد مستان را
از آن پیغامبر خوبان پیام آورد مستان را
زبان سوسن از ساقی کرامتهای مستان گفت
شنید آن سرو از سوسن قیام آورد مستان را
ز اول باغ در مجلس نثار آورد آنگه نقل
چو دید از لاله کوهی که جام آورد مستان را
ز گریه ابر نیسانی دم سرد زمستانی
چه حیلت کرد کز پرده به دام آورد مستان را
سقاهم ربهم خوردند و نام و ننگ گم کردند
چو آمد نامه ساقی چه نام آورد مستان را
درون مجمر دلها سپند و عود میسوزد
که سرمای فراق او زکام آورد مستان را
درآ در گلشن باقی برآ بر بام کان ساقی
ز پنهان خانه غیبی پیام آورد مستان را
چو خوبان حله پوشیدند درآ در باغ و پس بنگر
که ساقی هر چه درباید تمام آورد مستان را
که جانها را بهار آورد و ما را روی یار آورد
ببین کز جمله دولتها کدام آورد مستان را
ز شمس الدین تبریزی به ناگه ساقی دولت
به جام خاص سلطانی مدام آورد مستان را
مولانا