خانه / اطلاعات عمومی / دوازده برادر و ننه سرما
داستان ننه سرما و دوازده برادر

دوازده برادر و ننه سرما

در عصر غفلت از قصه‌ها و افسانه‌های اصیل ایرانی، زمستان نغمه‌ای از هویت و فرهنگ غنی ما را زمزمه می‌کند. زمستانی که نه تنها با سرمای خود، بلکه با داستان‌های ننه سرما، چله‌ها و جشن‌های باستانی، هویت و اصالت ایرانی را به یادمان می‌آورد. متأسفانه این داستان‌ها کم‌کم رو به فراموشی است و کودکان ما دیگر چیزی از دوازده برادر، ننه سرما و چله بزرگ و کوچک نمی‌دانند. در ادامه همراه تور دانش باشید تا گوشه‌ای از افسانه‌های کهن را یادآوری کنیم.

چله بزرگ

چله کوچک

چارچار

سده

اهمن و بهمن

سیاه بهار

سرمای پیرزن کُش

زمستان و چله‌ها

بزرگان ما در قدیم برای ما تعریف می‌کردند که زمستان دو بخش بوده:

  • چله بزرگ (چله کلان): از اول دی تا ۱۰ بهمن که چهل روز کامل بود.
  • چله کوچک (چله خرد): از ۱۱ بهمن تا پایان بهمن که ۲۰ روز کامل بود و چون نصف ۴۰ روز است، آن را چله کوچک نامیدند.

جشن سده

جشن سده در روز دهم بهمن ماه  با برپایی آتش، خواندن شعر و پایکوبی برگزار می‌شد. این جشن که مصادف با غروب آخرین روز چله بزرگ بود، برای شکرگزاری از خداوند برگزار می‌شد چرا که مردم نیمی از زمستان را به سلامت پشت سر گذاشته و به امید آمدن بهار بودند.

چله بزرگ و چله کوچک که حالا دو برادر هستند، ۸ روز کنار یکدیگر می‌باشند. این هشت روز که چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک است را چارچار می‌نامند.

ننه سرما و زمستان

پسران پیرزن (ننه سرما)

اَهمَن و بهمن پسران ننه سرما هستند که پس از جشن سده و چارچار خودنمایی می‌کنند. اهمن، ۱۰ روز اول اسفند است و بهمن، ۱۰ روز دوم.

در این ۲۰ روز اهمن و بهمن ممکن است بارندگی به قدری زیاد باشد که این دو برادر به دو چله طعنه زنند. در رابطه با این دو برادر، شعری از زمان کهن به یادگار باقی مانده است:

اَهمَن و بهمن
آرد كن صد من
روغن بیار ده من
هیزم بِکَن خَرمَن
عهده همه با من

سیاه بهار و سرمای پیرزن کُش

حالا از کل زمستان ۱۰ روز پایانی اسفند باقی مانده است. این ده روز را به دو بخش که هرکدام ۵ روز را شامل می‌شود، تقسیم‌بندی می‌کنند:

۵ روز اول که مصادف با ۲۱ تا ۲۵ اسفند است سیاه بهار نام گرفته است. در این ۵ روز شب‌ها بارندگی فراوانی بوده و کشاورزان در طول روز مشغول کشت و زرع می‌شدند. به همین دلیل قدیمی‌ها می‌گویند:

سیاه بهار شب ببار و روز بکار

۵ روز آخر زمستان که از ۲۶ اسفند تا پایان آن است به سرمای پیرزن کُش معروف است. در این روزها آسمان گاهی آفتابی و گاهی ابری می‌شود. گاهی تگرگ می‌بارد و گاهی باد شدیدی می‌وزد. قدیمی‌ها بر این باور بودند که تگرگ قبل از بهار نشان از این دارد که گردنبند پیرزن (ننه سرما) پاره شده و مهره‌های آن به زمین می‌ریزد.

در این ۵ روز پایانی سال جشن پنجه برگزار می‌شد. در تقویم زرتشتی، همه ماه‌های سال ۳۰ روزی بود. به همین دلیل ۵ روز در انتهای سال اضافه می‌آمد که این ۵ روز در کل کشور تعطیل بود و مردم به شستشو و رفت و روب خانه‌ها می‌پرداختند. همگی لباس نو می‌خریدند و خانه و خانواده را برای آمدن بهار و استقبال از آن آماده می‌کردند.

این رسم از زمان قدیم تا کنون زنده مانده و همه ساله ایرانیان پاک سرشت قبل از آمدن نوروز، به شستشوی شهر و خانه‌ها می‌پردازند تا همه چیز برای ورود بهار به سرزمینمان آماده باشد.

افسانه‌های کهن و هویت ایرانی

حفظ و انتقال این داستان‌ها و جشن‌ها به نسل‌های آینده، رسالتی مهم در جهت حفظ هویت و فرهنگ ایرانی است. زمستان با تمام رمز و رازها و قصه‌هایش، نغمه‌ای از اصالت و هویت ایرانی را به گوش ما می‌رساند، نغمه‌ای که باید آن را پاس بداریم و به نسل‌های آینده منتقل کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *